این شما و این بخش سوم تاریخ کمیک 

شما می توانید بخش های قبلی آن را از اینجا و اینجا ببینید ( بعد از آنکه تمام قسمت ها اضافه شد این مقاله به یکی می شود )

خب همانطور که قبلا توی بخش های قبلی گفته بودیم بیشتر فروش کمیک های ابرقهرمانی از طریق سربازان تامین می شد حال فرض کنید که جنگ تمام شده بود 

دیگر به ابرقهرمان ها نیازی نبود به همین علت انتشارات کمیک دنبال موضوع جدید برای کسب درآمد می گشتند

تا اینکه به کمیک های با ژانر رومانس ، وحشت و وسترن رسیدن و شاید به همین خاطر آن زمان از دوران کمیک بوک را دوران طلایی نامیده اند زیرا که مقدار ژانر ها بسیار زیاد بود 

تا اینکه به عصر نقره ای میرسیم عصری از کمیک بوکی که بانی اصلی شروع آن سازمانی به نام کد بود

حال باید اول به این جواب دهیم که کد چیست در زمان های دور وقتی دزدان دریایی وجود داشتند قانونی داشتند تحت عنوان کد ( ممکن است هنوز باشند ) و همه باید از آن پیروی می کردند حال اینطور فرض کنید که دزدان دریایی همان انتشارات کمیک هستند و کسانی که کد را بنا کردن والدینی بودند که فکر می کردند کمیک کتاب مناسبی برای کودکان و نوجوانان نیست ، هستند حال اگر کمیکی برچسب کد را داشت حق توزیع را داشت در غیر اینصورت انتشارت حق پخش کمیک خود را نداشت ( و باید اشاره کرد که شروع این اتفاقات با دکتر فردریک ورثهام بوده است ) شما می توانید قوانین کد را در پایین ببینید 

1- داستان ها نباید طوری باشد که بی اعتمادی را نسبت به مردان دولت ( مانند پلیس ) تولید کند

2- داستان ها نباید به شکلی باشد که با آدم خبیث داستان همزاد پنداری شود یا او را معصوم بدانند

3- اگر در داستان جنایتی انجام می شود باید آن را زشت نشان دهد

4- جنایتکر باید مجازات شود و خوب بر شر برنده شود 

5- صحنه هایی با خشونت بالا غیر مجاز است (خون نباید نشان داده شود )

6- در کمیک نباید از کلماتی مانند ترس و ترور استفاده شود

7- تمام صحنات بیش از حد جنون آمیز باید از کمیک حذف شود

8- داستان کمیک نباید نشانگر شر کامل باشد

9- چهرها باید متناسب با شخصیت آن فرد باشد ( به این معنی که آدم خوب زیبا تر از آدم بد باشد )

و...

خوب این خبر خوبی نبود و به همین خاطر بعضی از انتشارات و بعضی دیگر از انتشارات کمیک سازش پذیر تر بودند و همین باعث شد که دو دستگی مردم نسبت به بد بودن کمیک نیز برداشته شود

حال به بخش بعدی داستانمان میرسیم 

همانطور که در سطر های بالاتر گفته شد با حذف شدن بعضی از انتشارات کمیک بعضی دیگر (مانند دی سیب و مارول) توانستند پیشرفت کنند 

و دوباره ابرقهرمان ها در حال برگشتند به دنیای کمیک بودند و این را می شود در حرکت جنجالی آقای جولیس شوارتز ( سردربیر آن زمان دی سی ) فلش و گرین لنتر دید همچنین او کمیک جدیدی بنام مجمع عدالت آمریکا قمار کرد و گروه ابرقهرمانی را وارد دنیای خود کرد که با فروش بینظیر خود باعث شد مارتین گودمن ( ناشر کمیک های اطلس که قبلا با نام تایملی و بعدا با نام مارول می شناسندش ) به ویراستار خود استن لی گفت که کمیکی را ترتیب دهد که مانند کمیک مجمع عدالت باشد . استن لی نیز به جک کربی متوسل شد و با او کمیک بوک جدیدی با نام چهار شگفت انگیز را نوشت . این کمیک و دیگر کمیک های استن لی موجب بیشترین سود در آن زمان برای مارول کمیک بود . استن لی از فرمول جدیدی برای نوشتن کمیک های خود استفاده کرد و این فرمول یک جمله بود (( ابرقهرمان ها هم آدمن اند )) این ابرقهرمان های جدید مارول از شخصیت انسانی تری و کمی نا آرام و مسئله دار بودند ( برای مثال در کمیک چهار شگفت انگیز گروه با خودشان مشکل داشتند .) 

دیگر کاری که استن لی کرد این بود که خط کلی داستان را به طراح می داد و طراح نیز به سیلیقه خود داستان را ادامه میداد و این شروع دیگر برای ابرقهرمان ها بود.